امروز سه شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
فیض عیسی اثر آورده

 

 

فیض عیسی اثر آورده

طور موسی شجر آورده

بحر عصمت گهر آورده

نخل توحید بر آورده

برج ایمان قمر آورده

نخل قرآن ثمر آورده

نجمه نجمه پسر آورده

بر خلق جهان پدر آورده

آئینۀ حسن رضا را بین

بی پرده جمال خدا را بین

دل سوی مدینه نظر دارد

مه بر کف جان اختر دارد

خورشید دگر در بر دارد

یا آمنه پیغمبر دارد

یا بنت اسد حیدر دارد

یا ختم رسل کوثر دارد

زهرا فرزند دگر دارد

یا نجمه خجسته پسر دارد

بالله که امام رئوف است این

مولود کریم و عطوف است این

آدم خاکی زکف پایش

عالم یک قطره زدریایش

غِلمان را جان زتولایش

حورا را برق تجلایش

مادر سرگرم تماشایش

بابا محو قد و بالایش

این خندد بر رخ زیبایش

آن بوسد روی دل آرایش

روشنگر اهل یقین است این

احمد طاها یاسین است این

درد همگان را درمان او

جان دو جهان را جانان او

ما قطره و بحر خروشان او

دل وادی تشنه و باران او

ممدوح تمامی قرآن او

مسجود ملایک و انسان او

شاهین ترازوی ایمان او

میزان و صراط و رضوان او

گلبوسه مهر به ایوانش

مه سجده برد به خراسانش

از گرد حریم، شفا بخشد

بر درد گناه، دوا بخشد

پیوسته خطا زعطا بخشد

بر خلق هر آنچه خدا بخشد

از یمن ولای رضا بخشد

بر اهل زمین و سما بخشد

پنهان بخشد پیدا بخشد

دنیا بخشد عقبی بخشد

او بحر عنایت و ما عطشان

ما سائل و عادت او احسان

ای جان جهان به فدای تو

عالم همه زیر لوای تو

کامل شده دین به ولای تو

جان عاشق تیر بلای تو

دل زائر صحن و سرای تو

تحصیل رضا به رضای تو

تسلیم، قدر به قضای تو

شاهی، پامال گدای تو

هم شافع محشر کبرائی

هم ضامن آهوی صحرائی

درد همگان را درمان تو

جان دو جهان را جانان تو

دریا در پیش عطایت نم

هستی از بذل فزونت کم

از حضرت آدم تا خاتم

پیوسته زنند زمدحت دم

گر دست و زبان بدهد (میثم)

از دست، تو را ندهد یکدم

آن کس که ولای رضا دارد

کی خوف ز روز جزا دارد