امروز جمعه ، ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای چشم علم خاک قدوم زُراره ات

 

 

ای چشم علم خاک قدوم زُراره ات

جان وجود در گرو یک اشاره ات

سبّوحیان فریفتۀ ذکر دائمت

قدّوسیان مدیحه سرای هماره ات

هر کشف تازه جلوه ای از نور دانشت

هر لحظه از گذشت زمان یک هزاره ات

دانش هر آنچه پیش رود در قفای تو است

دانشسرای دهر بود یادواره ات

این چار مام و هفت اب و هشت جنّتند

مشتاق حسن و شیفتۀ یک نظاره ات

شیخ الائِمّه صادق آل محمّدی

قرآنی و بود سُوَر بی شماره ات

تو آن سپهر معرفت استی که تا ابد

انوار علم می دمد از هر ستاره ات

تنها نه در کهولت سن یا که در شباب

نور کمال موج زد از گاهواره ات

باب حوائج همه باب البقیع توست

دلهای عارفان همه دارالزیّاره ات

منصور داد زهر، تو را ای امید دل

رحمی نکرد بر جگر پاره پاره ات

یک بار کشت ابن ربیعت میان راه

منصور گشت باعث قتل دوباره ات

بودی تو چاره ساز همه عالم و نبود

جز صبر در برابر منصور چاره ات

تنها نسوخت بیت تو کافتاد بر جگر

از شعله های خانه ی زهرا شراره ات

جانت به لب رسید چه می شد اگر عدو

میبرد ای سلالة زهرا سواره ات

«میثم» اگر ز سوز تو افروخت نی عجب

ای سوخته ز سوز جگر سنگ خاره ات