امروز دوشنبه ، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای بارها ستوده بقرآن خدا تو را

 

ای بارها ستوده بقرآن خدا تو را

وی گفته جان وحی که: جانم فدا تو را
ای متّکی امام همه اولیا بتو

وی خوانده مام باب شه انبیا تو را
حوری کجا و قدر تو ای بانوئی که هست

در کسوت بشر شرف کبریا تو را
پشت و پناه و همسر و هم سنگری نداشت

بالله قسم نداشت اگر مرتضی تو را
خیر کثیر، خالق و خلقی که نارساست

با این جلال کُنیة خیر النساء تو را
فردا که خلق دست به دامان احمدند

احمد زند برای شفاعت صدا تو را
جائی که در شگفت شد از دانشت علی

هستی بدین جلال شناسد کجا تو را؟
بوسد رسول سینه و دست و جبین و رخ

گوید سلام خالق ارض و سما تو را
پرسی اگر به حشر چه داری؟ خدا گواست

دستم تُهیست فاطمه گویم تو را تو را
تو کیستی که قافله سالار انبیاست؟

روزی دوبار زائر بیت الولا تو را

تو کیستی که خواجه اسری بدان جلال

خیزد تمام قامت در پیش پا تو را
در چشم جبرئیل زند موج اشک شوق

کارد به بذل قرصة نان هل آتی تو را
با آنکه رهنمای خلائق ائمه‌اند

خوانند ای چراغ علی رهنما تو را
از قلب خویش مائده گیرد امین وحی

تا آورد ز روضه رضوان غذا تو را
قبر تو در گل است و مقام تو در دل است

من یافتم در این حرم با صفا تو را
از هر طرف شراره بپیچد بپایشان

گر انبیا کنند به محشر رها تو را
بوی خدا رسد به مشامش ز سینه‌ات

خواند بهشت خویش از آن مصطفی تو را
جان و دل و عصارة قرآن ثنای تو است

من کیستم که گویم مدح و ثنا تو را
شرم و حیا ر شرم و حیا آب می‌شود

گر بیند ای ستارة شرم و حیا تو را
زیباترین عبارت پیغمبر است و آل

مدح تو ای خدای مدیحت سرا تو را
منت نهاد حق بسر مصطفی که ما

کردیم یا محمّدi کوثر عطا تو را
ای کوثر رسول خدا باروم نبود

سیلی زنند بر دو دولت سرا تو را
تو جان حیدری بکدامین گناه کرد

دشمن بتازیانه ز حیدر جدا تو را
ای دستگیر دست خدا با کرم جرم

افکند دست حادثه آخر زپا تو را
می‌خواستند حق رسالت ادا کنند

کشتند پیش چشم علی بارها تو را
یک دختر ار پیمبر خود بیشتر نداشت

آزار داد این همه امت چرا تو را؟
قتل پسر بسوگ پدر باورم نبود

اینگونه آورند برون از عزا تو را
افلاک شد خراب و فرو ریخت بر سرش

در خاک تیره تا که علی داد جا تو را
در خانه بین منبر و محراب یا بقیع

ای گوهر یگانه بجویم کجا تو را؟
نازم به غربتت که شب دفن پیکرت

دست علی گرفت ز دست خدا تو را
«میثم» به هر کجای مدینه قدم نهد
خواند به اشک و سوز دل و التجا تو را