امروز دوشنبه ، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای از خدا و خلق خدا دائمت سلام

 

 

ای از خدا و خلق خدا دائمت سلام

وی ریزه‌خوار سفرۀ تو خاص و عام
شغل ملک بدرگه جود تو التماس

کار فلک برشتۀ مهر تو اعتصام
آزاده دخت بی بَدَل آخرین رسول

پاکیزه کفو بی‌مثل اولین امام
نعت تو در کتاب خدا خوشترین حدیث

مدح تو بر زبان نبی بهترین کلام
وصف تو را خدا نکند جز به افتخار

نام تو را نبی نبرد جز به احترام
هم خلق آسمان و زمین بردرت مطیع

هم طایر قضا و قدر در کف تو رام
عصمت به آستان حریم تو در سجود

عفت به پیشگاه جلال تو در قیام
حوری به پیش فضة تو کمترین کنیز

غلمان به نزد قنبر تو کهترین غلام
ابر عطا و بذل تو بارنده روز و شب

مهر کمال و فضل تو تابنده صبح و شام
باغ جنان که سفره عام کنیز تو است

بر دوستت حلال و به اعدای تو حرام
صدیقه‌ای و از نفس روح پرورت

بوی بهشت می‌شنود خواجۀ انام
تا میزبان خاتم پیغمبران شوی

جبریل آردت ز بهشت برین طعام
پیغمبری که گفته سلامش بسی خدای

پیش تو میگرفت همی سبقت سلام
روح خداپرستی و حرّیت و جهاد

از خاک قبر گمشده‌ات می‌دمد مدام
کاخ ستم ز خطبة گرم تو منهدم

حکم خدا بهت و صبر تو مستدام
گاه سخن درون تو چون بحر پرخروش

وقت سکوت نطق تو چون تیغ در نیام
از تربتّت که قبلة دلهاست تا ابد

بر گوش نسلها رسد این جاودان پیام
کای رهروان خطة آزادی و شرف

وی در طریق حق و حقیقت نهاده گام
آنجا که حق به فتنة باطل شود اسیر

آنجا که پای عدل و عدالت فتد به دام
آنجا که ادعای ستمگر عدالت است

ظالم به عدل جلوه کند در بر عوام
حبل المتین به سلسلة دشمنان اسیر

حق‌الیقین به پنجۀ خونخوارۀ لئام
آتش فتد به پیکر آزادی و شرف

سیلی خورد بگونه اسلام از ظلام
آنجا که هر عزیز شود خوار هر ذلیل

آنجا که هست در کف اهریمنان زمام
حقگوئی و ستیزه و جان باختن حلال

ترس و سکوت و عزلت و تن‌پروری حرام
من با قیام و همت و صبر و شهادتم

دادم بدین و ملت دین تا ابد قوام
با پهلوی شکسته گرفتم ره جهاد

آنجا که شد ز رهبر من هتک احترام
یک شهر پر ز دشمن و من یکنفر ولی

نگذاشتم که خصم شود چیره بر امام
دشمن هم آنچه کینه به دل داشت از علی

آخر گرفت از من مظلومه انتقام

گر کائنات دفتر شرح غمم شود
ماند هنوز قصّة این غصه ناتمام