امروز سه شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
ای مزار غریب چار امام

 

ای مزار غریب چار امام

ای بهشت بقیع بر تو سلام

عطر گل های احمدی داری

لاله های محمّدی داری

داغ دل های ما نشانه ی توست

ای بسا دُر که در خزانه ی توست

چار خورشید را هم آغوشی

غرق نوریّ و باز خاموشی

خاک تو تربت ائمّه ی ماست

سند غربت ائمّه ی ماست

همه شب شمع انجمن داری

تو در آغوش خود حسن داری

شهر تو شهر سیّد الشّهداست

سرمه ی چشم اولیای خداست

قبله ی جان ساجدین داری

در بغل زین العابدین داری

آن امامی که وقت راز و نیاز

گریه اش داد آبرو به نماز

دُرّ احمد به سینه گوهر توست

باقر اهل بیت در بر توست

این حریم امام ناطق ماست

این مزار امام صادیق ماست

ای بقیعِ غریب راست بگو

تربت فاطمه کجاست بگو

ناله زن از جگر، بگو همه را

که کجا می زدند فاطمه را

تو بگو در کنار قبر رسول

چه کسی تازیانه زد به بتول

پُر کن از ناله دشت و صحرا را

جان زهرا! که کُشت زهرا را؟

تو بگو روی فاطمه نیلی است

تو بگو جای ضربت سیلی ست

گل نشکفته ی امید کجاست

تربت محسن شهید کجاست

در کجا شد زجور اهل فِتن

تیر باران تن امام حسن

در کجا بر چهار نخله ی یاس

گریه می کرد مادر عبّاس؟

در کجا می کشید با دلِ چاک

صورت چار قبر بر روی خاک؟

گر چه ویرانه ای، دل آرایی

تو معطُر به اشک زهرایی

چون هم آغوش این بدن هایی

مثل زهرا همیشه تنهایی

این امامان حقیقتی دگرند

مرده نه، مه ز زنده، زنده ترند

مرده دل ها که سخت کور و کرند

از حیاتِ شهید بی خبرند

شُهدا عمر جاودان دارند

که در آغوش حقّ مکان دارند

جسم شان گر چه در دیارِ گل است

روحشان هم کلام اهل دل است

بعد از آنی که شد جدا از تن

سر یحیی مگر نگفت سخن

یوسف آن پیرهن که می پوشید

چشم یعقوب را شفا بخشید

روح پاک عزیز پیغمبر

نیست از جامه ی نبی کمتر

کعبه سنگ است، لیک محترم است

چون خداوندگار را حرم است

حرم اولیا حریم خداست

خانه ی گِل نه کعبه ی دل ماست

ما اگر سنگ و خاک می بوسیم

یاد جان های پاک می بوسیم

نصّ قرآن بود مودّت ما

این بود معنی محبّت ما

حبّ ما حبّ اولیای خداست

از محبّت حساب شرک جداست

«میثم» از دوستیّ آل رسول

می شود طاعتت به حشر قبول