امروز سه شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
چونانکه خالق احد ذوالمنن یکی است


چونانکه خالق احد ذوالمنن یکی است 
بین تمام حُسن فروشان حَسن یکی است 
عالم اگر شود زگل دل چمن چمن 
در باغ حسن مثل تو سرو چمن یکی است 
بین هزار خرمن گل مثل بوی تو 
بوی لطیف عطر گل یاسمن یکی است 
تو ماه عالمی و هزارانت انجمن 
گویند متفق که مه انجمن یکی است 
هر کس که دید روی تو را بین پنج تن 
اقرار کرد کآینة پنج تن یکی است 
ماه خدا دو نیمه شد و گفت آسمان 
هرچند از ستاره پُری ماه من یکی است 
گرچه تو و علی و نبی را سه پیکر است 
جان تو و علی و نبی در بدن یکی است 
آن چارتن که زیر کسا باتواند پنج 
یک نور واحدید همانا سخن یکی است 
اسرار غیب آینه ای روبروی توست 
عین اللّهی و پیش تو سِرّ و علن یکی است 
صبر تو بست دست تو را ورنه دست تو 
با دست های حیدر خیبر شکن یکی است 
هرجا سفر کنم دل من در بقیع توست 
آری بر این مسافر تنها وطن یکی است 
مردی چو جدّ و باب و حسین و تو نیست نیست 
چونانکه مثل حضرت صدیقه زن یکی است 
مِهر تو ثبت مُهر مسلمانی من است 
بی تو طریق کفر و مسلمان شدن یکی است 
هرچند نیست قابل وصف تو یا حسن 
اینجا عقیق "میثم" و دُرّ عدن یکی است