امروز دوشنبه ، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
بی تو بهشت سبز ولایت بری نداشت

 

بی تو بهشت سبز ولایت بری نداشت

قرآن کامل نبوی کوثری نداشت

ای دختر رسول خدا بی وجود تو

فُلک رسالت نبوی لنگری نداشت

شهر علوم، احمد و شیر خدا درش

این شهر، بی تو مشعل روشنگری نداشت

بی خلقت علی تو نظیری نداشتی

بی حضرت تو شیر خدا همسری نداشت

جز تو که خود به امّ ابیها ملّقبی

مُلک وجود دخت پدر پروری نداشت

ناموس کبریایی و تأنیث احمدی

آیینه ی تمام نمای محمّدی

در سینه ی رسول خدا سرّ هو تویی

بر هل اتی و کوثر و نور آبرو تویی

سر تا به پا محمّد (ص) و پا تا به سر علی

در خَلق و خُلق و سیرت و رفتار و خو تویی

مام نبوّت آنکه پس از انقطاعِ وحی

با او امین وحی کند گفتگو تویی

وجه اللهی که خواجه ی عالم به محضرش

تعظیم می کند چو شود رو به رو تویی

حیدر که رکن محکم ارکان عالم است

یک رکن او محمّد (ص) و یک رکن او تویی

امّ الوجود، مادر قرآن و عترتی

تا روز حشر بر حُجَجُ الله حجّتی

اسرار ناشنیده ی حقّ در ضمیر توست

از بس بزرگی، عالم خلقت حقیر توست

وقتی زخود به سوی خدا سیر می کنی

بال و پر ملائکه فرشِ مسیر توست

نوری که در تمام مشارق کند ظهور

از یازده چراغِ همیشه منیر توست

خون خدا به دامن تو فخر می کند

زینب به آن جلالت، مرهون شیر توست

بعد از خطابه ی نبی و قصّه ی غدیر

ایثار تو به حفظ ولایت غدیر توست

جان در ره بقای ولایت نهاده ای

بعد از هزار سال هنوز ایستاده ای

جبریل را به کوی شما آشیانه بود

مُهر ولایت تو به بالش نشانه بود

احمد که از خداش درود و سلام باد

روزی دوبار زائر این آستانه بود

روز ازل اراده ی حقّ خلقت تو بود

ورنه وجود عالم خلقت بهانه بود

نور تو ای عطیّه ی حقّ بر پیمبرش

گنج گرانبهای خدا در خزانه بود

گر صبر تو نبود، به روی عدوی تو

هنگام خشم، بال مَلَک تازیانه بود

گفتار تو هماره فروغ هدایت است

درس ولایت از تو گرفتن ولایت است

با این درخششی که تو داری، شهادتت

کم نیست از طلیعه ی صبح ولادتت

هم آبرو گرفته نماز از نمازِ تو

هم افتخار کرده خدا بر عبادتت

چون بنگرد زدور محمّد (ص) به قامتت

آید به پیشباز به عرض ارادتت

تو کوثر رسول خداییّ و تا ابد

ساداتِ عالمند رهینِ سیادتت

مریم، صفیه، هاجر و حوّا و آسیه

مبهوتِ قدر و عزّت و مجد و سعادتت

روح پیمبران سلف پای بست توست

گلبوسه ی رسول خدا روی دست توست

افلاک محو زمزمه ی آسمانیت

خورشید جلوه ای زفروغ جهانیت

فخر رسل ولیّ خدا مسجد النّبی

تحسینشان به معجزه ی خطبه خوانیت

عالم پر از نشان تو ای وای من اگر

از یک مزار گمشده گیرم نشانیت

هجده بهار، زندگیت بود بین ما

ای پیش از ابتدای جهان زندگانیت

اسلام اعتبار گرفت از خطابه ات

حق جاودان شد از سخن جاودانیت

فریاد ناشنیده ی مولاست خطبه ات

نهج البلاغه ی دگر ماست خطبه ات

بی مهر تو حیات، حرام است فاطمه

در خطِّ تو قیام، قیام است فاطمه

جز تو که دختر نبی و همسر علی است؟

جز تو که مادر دو امام است فاطمه؟

پیغمبر خدا را از جانب خدا

بر حضرت تو عرض سلام است فاطمه

تو کوثر رسولی و خیر کثیر تو

این یازده امام همام است فاطمه

دین کامل از ولای علی شد، ولای او

با صبر و همّت تو تمام است فاطمه

اسلام از تو زندگی جاودان گرفت

پیش از ولادت از تو خدا امتحان گرفت

حُسن ندیده ی ازلی را تو مظهری

زیباترین عطیه ی حقّ بر پیمبری

امّ الائمّه، راضیه، مرضیّه، فاطمه

زهرا، کریمه، طاهره، منصوره، کوثری

یک آسمان ستاره درخشد به دامنت

ماه محمّد (ص) استی و خورشید حیدری

از صبحِ دهر مُلک خدا را چراغ نور

تا روز حشر آل نبی را تو مادری

«میثم» چه گفته و چه بگوید به وصف تو

کز هر چه گفته اند و نگفتند برتری

مدح تو را نخست خدای یگانه گفت

وان گفته را علی زلب مصطفی شنفت