امروز یکشنبه ، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
به حیرتم که از این سرزمین کجا بروم(وداع با بیت الحرام)

 

به حیرتم که از این سرزمین کجا بروم

نه وقت مانده بمانم نه پای، تا بروم

خدای من! تو مرا خوانده ای که آمده ام

کنون که اُنس گرفتم به تو کجا بروم

هزار مرتبه کردم به جرم خود اقرار

رضا مباش که با کوهی از خطا بروم

کریم هدیه به مهمان دهد، خدای کریم

به من جواز بده تا به کربلا بروم

عنایتی کن و بر سینه ام صفایی ده

که با صفایِ دل از مروه و صفا بروم

کنون که چاره ندارم کرامتی فرما

که با خدای خود از خانه ی خدا بروم

اگر چه می روم از خانه ات نصیبم کن

که زود زود سوی مشهد الرّضا بروم

چو دور زادگه مرتضی علی گشتم

دلم خوش است که با مهر مرتضی بروم

وداع با حرم ذات کبریا سخت است

چگونه از حرم ذات کبریا بروم

به میثم علی از جرم «میثمت» بگذر

روا مدار گنهکار از این سرا بروم