امروز جمعه ، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
الا مکه امشب چه زیبا شدی

 

 

در ولادت حضرت زهرا 

الا مکه امشب چه زیبا شدی
چو روی محمد دل‌آرا شدی
تو شهر خدایی و بختت بلند 
که طور تجلای زهرای شدی
به چشم پیمبر به چشم علی
بهشت خدای تعالی شدی
تو در عرشه‌ی فرش بودی غریب
کنون برتر از عرش اعلا شدی

در و دشت و کوهت دل‌آرا شده
کـه چشمت قدمگـاه زهرا شده
خدیجه زهی دختر آورده‌ای 
سراپای پیغمبر آورده‌ای
شگفتا که بهر رسول‌خدا
نه دختر فقط، مادر آورده‌ای
به غیر از پیمبر به غیر از علی
ز هر مرد بالاتر آورده‌ای 
سر سروران خاک پای تو باد 
که بهر علی همسر آورده‌ای

چه قابل سر ما فدایش شود
پـدر گفـت بابا فدایش شود
محمد عطا شد ز حق کوثرت
سلام خدا بر تو و دخترت 
گرامی بدارش چو جان عزیز 
که هست الهی است این گوهرت
تو روح همه عالم استی و او
بود روح پاک تو در پیکرت
خدا گوهری بهتر از این نداشت
تویی بهترین هدیۀ داورت

خـدای تعــالی بــه تکریم تو
همه هست خود کرد تقدیم تو
تعالی الله از گوهری اینچنین 
تو را می‌سزد دختری اینچنین
به حق خدا جز تو پیغمبری
کجا داشته کوثری اینچنین؟
تو داماد می‌بایدت چون علی
علی را سزد همسری اینچنین
حسین آنکه فخر همه عالم است
کند فخر بر مادری اینچنین

خـدا را روی عالم‌آراست این
فصلِّ لربِّک که زهراست این
که دیده که محبوبۀ کردگار
بود بر سرش چادر وصله‌دار
که دیده به یک زن که مردان فداش
کند ذات پروردگار افتخار
که دیده زنی را که وقت نماز
نماز از نمازش شود بیقرار
که دیده زبان زنی در سخن
شود بر دفاع علی ذوالفقار

که دیده که خورشید در اوج نور 
بپـوشد رخ خویش از چشم کور
به محشر قیامش قیامت کند
کنار پیمبر امامت کند
مرا بیم از آن است ای دوستان
که بر دشمنش هم کرامت کند
نترسید از سختی روز حشر
که در حشر، زهرا زعامت کند
هر آن کو نصیبش نشد فیض او
چه بهتر که خود را ملامت کند

بدانیـد در روز محشـر همه
که زهرا کند مادری بر همه
نگاهش بود شافع امتی 
به هر گام خاک رهش جنتی
عجب نیست کز گردش چشم او
شود باب دوزخ در رحمتی 
به قرآن قسم بی‌تولای او
نگردد قبول خدا طاعتی 
به هر صفحۀ عارضش مصحفی
به هر گوشۀ چادرش آیتی

بود شیعه در حشر با فاطمه
برات بهشت است یا فاطمه
رسد روز محشر ندا فاطمه
بزن دوستان را صدا فاطمه
تو و اختیار جحیم و بهشت
ببخشا به حکم خدا فاطمه
نه‌تنها خلایق به بازار حشر
سر و کارشان هست با فاطمه
شنیدم که در آتش تب، مدام
امام ششم گفت یا فاطمه

ببینی به محشر چو رو آورند
ز هـر سو توسل به زهرا برند
الا آبرو آبرومند تو 
بهشت خدا عکس لبخند تو
سلام خدا باد هر صبح و شام
به ام و اب و شوی و فرزند تو
به آباء و ابناء پاکت قسم
که مادر نیاورده مانند تو 
تو عبد خدایی ندارم عجب
خداییت بخشد خداوند تو

اگر دست تو دست داور نبود
دگــر بوســه‌گاه پیمبر نبود
تو وجه‌اللهی در نگاه علی
کنار علی تکیه‌گاه علی
بنازم ولایت‌مداریت را
که جان دادی آخر به راه علی
همه شهر بودند دشمن ولی
تو بودی تمام سپاه علی
همه ناله بودی و نگذاشتی
که برخیزد از سینه آه علی

نــه میثم سـزد خلـق عالم همه
بگیرند درس از تو یا فاطمه


 

صدف نبوت 4 – غلامرضا سازگار