امروز جمعه ، ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
آثار
نخل میثم
زندگی نامه
زندگی نامه استاد
مصاحبه با استاد
نصایح
فرزند استاد
گالری عکس
استاد حاج غلام رضا سازگار
هیئت ذبیح العطشان
ذاکرین اهل بیت
شاعران آئینی
هیئت ذبیح العطشان
کلیپ تصویری هیئت
گالری هیئت ذبیح العطشان
زمان، مکان و برنامه هیئت
ارتباط با ما
نکات مداحی
آموزش مداحی
ثبت نام کلاس های مداحی
آسیب شناسی مداحی
پیامهای کاربران
پرسش و پاسخ
اشعار جدید استاد
کلام استاد
اشعار زهیر سازگار
اشعار برگزیده این ماه
پیوندها
مناجات
هزاران بار استغفار کردم
بـه غفلـت رفـت عمـر نـازنینم
اگر عدل تـو باشـد اهـل نـارم
عطا کردی خطا کردم، خطا کردم عطا کردی
جاریست چو باران عرق شرم به رویم
رب خطاپـوش تویـی عبـد خطاکـار، منم
بدم، مرا بـه پیمبـر ببخش یـا الله
نه اشک تـا کـه بریزم نه آه تا که بـرآرم
عبـد گنـاهکار مـن! بیــا تـو بنـدۀ منی
چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم
سالها از تو بیخبر گشتم
الهی الهی الهی الهی!
راه، دور و بار، سنگین و گناهم بیشمار
افسوس که اشتباه کردم
رخ، زرد و مو سفید و همه نامهام سیاه
هزاران بار اگر سوزی به نارم
این موی سفید من این روی سیاه من
عبد فراریام به درت باز آمدم
شبی پروندۀ خود را گشودم
بسته به زنجیر گنه پای من
غفّاری و حکیمی و ربّی و داوری
ای خالق زمان و مکان ای خدای من
کار تو لطف و رأفت و عفو و محبّت است
یا رب گناهکارم و آلوده دامنم
الهی یا الهی یا الهی
تو رب بندهپرور من عبد شرمسارم
در آغوش توام باز از تو دورم
عبد گناهکار من چرا ز من جدا شدی
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز
الهی این من این جرم و خطایم
دریغا کز گنه پروا نکردم
نه آهی مانده تا از دل برآرم
گر عذابم کنی، تو میدانی
اگر به سوی جحیمم بری وگر به بهشت
باز روگرداندم از تو، باز رو دادی به من
درد ناگفته را، تو دوا میکنی
گناه روی گناهم بوَد، چه چاره کنم؟
امشب من و تو خلوت، کردیم به تنهایی
به راه توست شهادت به از ولادت من
با کثرت معاصی از سر گذشته آبم
از گنهِ دم به دمم آتش طوفنده شدم
با آنکه حدّ جرمم بالاتر از عذاب است
هزاران بار استغفار کردم
نروم از سر کویت چه برانی چه بخوانی
ز کثرت گنه بی شمار گریه کنم
کی ام من گنه کار بی بند و باری
اگر عبد گنه کارم تو را دارم چه غم دارم
خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی
گنه کردی بیا می بخشمت گفتم که غفارم
هر چند نگاهم همه بر این در خانه است
چنان شدم زگناهان بی حساب خجل
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
اگر رو سیاهم اگر رو سفیدم
خارم ولی به دامن جاری بود گلابم
باز کن در، منم منم یارب
خداحافظ ای کعبه ای بزم یار
ای خالق دادارم
توبینای منی من از تو دورم
کردم استغفار و عهد خود شکستم بارها
اگر درد، داری دوا می کنم
این من این کوه گنه این یم عفوی که تو داری
بر عفو بی حسابت، این نکته ام گواه است
با وجود آنکه هم آلوده ام هم روسیاهم
الهی شعله بر آب و گِلم زن
مرغ سحرم (مناجات در مکّه معظّمه)
یارب یارب سرابم، آبم کن(مناجات در مدینه)
کعبه، ای بیت خداوند جلیل( سخنی با کعبه در کعبه)
ای محفل عاشقانِ بیدار
عمرم همه را تباه کردم(رباعیات)
آمار
آمار