امروز جمعه ، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
گناه روی گناهم بوَد، چه چاره کنم؟

 

 


گناه روی گناهم بوَد، چه چاره کنم؟ 
سزد ز غصه گریبان خویش پاره کنم 
روا بود که روم با شتاب سوی جحیم 
اگر بـه نـامۀ اعمال خـود نظاره کنم 
ز بس که توبه شکستم، شدم ز توبه خجل 
خدای من به چه رو توبۀ دوباره کنم؟ 
تـوان شمرد گنـاهان بی‌شمـار مـرا 
چگونه عفو تو را می‌توان شماره کنم؟ 
شراره‌های گناهم کشیده سر به سپهر 
مگر پناه به عفو تو زین شراره کنم 
فزونـیِ گنهم بـاز هم فـزون آیـد 
اگر مقـایسه بـا کثرت ستـاره کنم 
اگر تو در نگشایی به من، کجا بروم؟ 
وگر ز لطف نبخشی مرا، چه چاره کنم؟ 
به عزتت قسم از خجلت گناه کم است 
گر از دو دیده روان، خون دل هماره کنم 
خدای من تو به «میثم» کرامتی فرما 
مگر کـه بـا مددت از گنه کناره کنم