امروز جمعه ، ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
ای مرتضی علی به نگاه پدر علی

ای مـرتضـی علـی بـه نگـاه پــدر علی

 

آییـنـــــۀ تـمـــــامــی پیـغـــامبـــر علی

نفس نفیس ختـم رسـل را چـراغ جان

 

نخــل امیــد خــون خــــدا را ثمـر علی

بــــاید کـه افتخــار بــــه پیغمبـران کند

 

وقتـی حسین مثـل تو دارد پسر علی

فــرزنـد ارشـــد پـــدر عـــالـم وجــــــود

 

بحـــر کـــرامـت علـــوی را گهـــر علی

خـواهد جمـال خـویش تمـاشا کند اگر

 

بــاید نگـه کنـد بـه تـو خیرالبشـر علی

زیبـد علـی کنـد بـه رسـول خدا سلام

 

وقتـی کنـد بـه مـاه جمـالت نظر علی

هـر چــه پـدر نگــاه کنـد بــر جمــال تو

 

مشتـاق دیــدن تــو شـود بیشتر علی

معــراج می‌کنـد چـو رسـول خـدا نمـاز

 

وقتـی بــایستـی بـه نمـاز سحـر علی

در روی تـوست ســورۀ والشمـس جلــــوه‌گر

 

در فـرق تـوست معجز شق‌القمر علی

دشمن ز زنـده بـودن خود می‌کند فرار

 

وقتـی تـو ذوالفقار کشی از کمر علی

بـاشد همیشـه بـر جگر تشنۀ حسین

 

داغ تــو ای رســول خــدا را جگـر علی

خیزد زجا به حرمت ختم رسل حسین

 

چون می‌کنی زپیش نگاهش گذرعلی

دشمن چـو دیـد روی تـو در صحنۀ نبرد

 

گفتـا ظهــور کــرده رســول دگـر علی

ترسم که قطعه‌قطعه کنندت، خدا کند

 

دشمـن ز نــام تــو نشـود بـاخبـر علی

وقتـی کـه ریخـت خـون تـو بـر چهـرۀ حسین

 

افتــاد جــان خـون خـدا در خطـر علی

وقتـی پـدر زبـــان تــو را در دهان مکید

 

رودفرات گشت به چشمش شررعلی

زخـم تـو آیه، جای سنان نقطه‌های آن

 

تـو زیـر پــا کتـاب خــدایـی مگـــر علی

پیش از رسول ریخت پدر آب خوشگـوار

 

روی دهان خشک تو از چشم تر علی

جسمت کنار جسم پدر دفن شد ولی

 

بر نوک نیزه شد سرتان همسفر علی

دشمـن هـزار بــار زدت زخم روی زخم

 

می‌خـواست کـز تـن تو نمـاند اثر علی

هـر ضــربه‌ای کـه بـر تـو ز شمشیرهـا رسید

 

می‌خـورد مستقیـم بـه قلـب پدر علی

تـا هست در گلو نفس و روح در تنش

«میثم» هماره بر تو بود نوحه‌گر علی