امروز جمعه ، ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
ای جان پاک ختم رسل در بدن، علی!(مدح)

 

در مدح مولا امیرالمؤمنین

 

 

ای جان پاک ختم رسل در بدن، علی!

 

ماه رخت چراغ زمین و زمن، علی!

 

نامت کلید قفل مهمات جن و انس

 

مهر تو روح طاعت هر مرد و زن علی!

 

پایت به روی شانۀ پیغمبر خدا

 

دست تو بی‌تبر به حرم بت‌شکن علی!

 

پوید حرام‌زاده به بغض تو در زمین

 

نوشد حلال‌زاده به مهرت لبن، علی!

 

من کیستم که در قدمت سر کنم نثار؟

 

گوید نبی: فدات شود جان من! علی!

 

شوید هزار بار، دهن از گلاب نور

 

تا آفتاب با تو شود هم‌سخن‌ علی!

 

غیر از تو کیست جان نبی، کفو فاطمه

 

غیر از تو کیست باب حسین و حسن، علی

 

غیر از تو کی به دور نبی گشت در احد،

 

زخم آمدش هماره به زخم بدن؟ علی!

 

غیر از تو کی به خاطر اسلام و مسلمین

 

هر لحظه دیده رنج و بلا و محن؟ علی!

 

از کفش وصله‌دار تو معلوم می‌شود

 

کاه است پیش چشم تو دُرّ عدن علی!

 

دیدند از دهان تو در موج فتنه‌ها

 

لبخند دوستانه به دشمن زدن علی!

 

یک بندۀ مطیع تو سلمان اهل‌بیت

 

یک جان‌نثار توست اویس قرن علی!

 

توصیف توست انفسنا در کتاب حق

 

ای گفته مدح تو احد ذوالمنن علی!

 

تا از لبت تلاوت قرآن شود بلند

 

گردد رسول، بر دهنت بوسه‌زن علی!

 

گر بنگرد به پیرهن وصله‌دار تو

 

یوسف به مصر، پاره کند پیرهن، علی!

 

از جسم مرده، مرده‌ترش دانم آنکه را

 

روح ولایت تو ندارد به تن علی!

 

با مهر تو جحیم شود گلشن بهشت

 

بی‌مهر تو شراره دمد از چمن، علی!

 

بی‌اختیار، عاشق تو خلق عالم‌اند

 

مهرت شده به گردن دل‌ها رسن علی!

 

هرجا سفر کنیم و به هر سو وطن کنیم

 

پیش توایم در سفر و در وطن علی!

 

تو کیستی که قاتل سنگین‌دل تو هم

 

دارد به مهربانی تو حسن ظن علی!

 

در اختیار او نه زبان است و نه قلم

 

«میثم» چو در ثنای تو گوید سخن علی!