امروز جمعه ، ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
بس‌که خون گشت ز نامردی مردم جگرش

 

نالۀ چاه

 

 

بس‌که خون گشت ز نامردی مردم جگرش

 

بود زخم جگرش سخت‌تر از زخم سرش

 

اوست مظلوم که تا لحظۀ جان دادن بود

 

استخوان در گلو و خار به چشمان ترش

 

نخل‌ها اشک فشاندند به اشک شب او

 

چاه‌ها ناله کشیدند به آه سحرش

 

از شبی که گُل نیلوفری‌اش خفت به گِل

 

نه مدینه، همه جا بود سیه در نظرش

 

خود شهید و پدر هشت شهید است علی

 

عجبا یک پدر و این همه داغ پسرش

 

گاه، چون شمع برای بشریت شد آب

 

گاه، پروانه‌صفت سوخته شد بال و پرش

 

اوست مظلوم‌ترین رهبر و می‌باید خواند

 

از حسین و حسن و فاطمه مظلوم‌ترش

 

به خداوند قسم، سخت‌تر از زخم جبین

 

داغ زهراست که تا حشر بود بر جگرش

 

عمر بی‌فاطمه جان دادن او بود که بود

 

فاطمه هم سپهش هم زرهش هم سپرش

 

نخل «میثم» همه دم سبز که تا سبزه بود

 

رویـد از اشـک علـی بر همه خرمای تَرش

 

 

صیام تا قیام 4 – استاد سازگار